حتما فراموش نکرده اید برخوردهایی که با برخی هنرمندان در یک سال و نیم اخیر و به خاطر مواضع سیاسی شان صورت گرفت.شاید برجسته ترینشان هم در مورد استاد شجریان بود که معاون رییس دولت و تعدادی نماینده اظهارات سخیفی در مورد او بیان کردند.
این نوشته را که دیدم یاد آن برخوردها افتادم.اصل مطلب را می توانید اینجا بخوانید.
«خبری را شریف رضی در قسمت حکمتهای نهج البلاغه آورده که سبب صدور و فضای آن را نگفته، (در منابع دیگر آمده) که یک شبی از شبهای ماه مبارک رمضان، بعد از افطار، امیر مومنان با تعدادی از اصحابشان (از اصحاب ادیب و شاعرشان) نشسته بودند و شب شعر داشتند. یکی یکی شعر می خواندند و بر حضرت عرضه می کردند و از حضرت می خواستند که آن را نقد کند و حضرت نقد شعر می کرد. گویا ابو الاسود الدولی که جزو اصحاب بسیار گرانقدر امیر مومنان است، این سوال را پرسیده : به نظر شما، اشعر شعرا کیست؟ شاعرترین شاعر در میان شاعران از قدیمترین ایامی که ما می شناسیم تا به امروز، چه کسی است؟
حضرت یک جواب علمی دادند که شاعران همه در یک میدان اسب نتاختند، نمی شود این طور حرف زد. از نظر علمی دقیق نیست، برای مقایسه باید این طور بگوییم که در غزل چه کسی برتر است؟ در قصیده...حتی این را خرد تر کنیم، بگوییم در قصیده در حوزه ی حماسه چه کسی بالاتر است؟ ... گفتند نه! شما در مجموع بگویید از ابتدا که ما می شناسیم تا به امروز چه کسی شاعرترین شاعران است. استادتر کیست؟ حضرت فرمود اگر این جوری بخواهیم قضاوت کنیم، بهترین شاعر، بالاترین شاعر، گرانقدرترین شاعر، از نظر شاعری و قدرت و سبک، ملک المضلین، پادشاه گمراهان است. منظورشان اِمرؤالقیس است. او شاعر جاهلی است که قصیده ی معروفی دارد به نام قَفا نَبکی و مشهور است که بر دیوار خانه ی کعبه آویخته شده بود، جزو معلقات بوده (اگر داستان معلقات درست باشد) به هر حال شاعر بی نظیری است. خودش چه جور آدمی ست؟ یک فاسد به تمام معنا. انسانی است که در شعرهایش گناهانش را، خلافکاریهایش را می گوید. گاهی آدم بیتی از آنها را بخواند، داغ می شود. عرق بر پیشانی آدم می نشیند از این صحنه هایی که بیان می کند. آدم فاسد و گمراهی است، پادشاه گمراهان. ولی شعرش عالیست.»